جدول جو
جدول جو

معنی ابو قره زبیدی - جستجوی لغت در جدول جو

ابو قره زبیدی(زَ)
موسی بن طارق، مکنی به ابوقره. قاضی و راوی حدیث. از اسحاق بن راهویه و ابن جریح و ثوری حدیث دارد. وی از زبید یمن است. (از تاج العروس). موسی بن طارق محدث از زبید یمن است. (از منتهی الارب). سمعانی آرد: موسی بن طارق یمانی زبیدی از زبید یمن است و از موسی بن عقبه و ابن جریح و ثوری و ربیعه روایت دارد. اسحاق بن راهویه و احمد از او روایت دارند. (از انساب). یاقوت آرد: ابوقره موسی بن طارق زبیدی قاضی زبید از ثوری و ابن جریح و ربیعه و دیگران روایت دارد. اسحاق بن راهویه و احمد بن حنبل و جمعی دیگر از او حدیث دارند و او را به خوبی توصیف کنند. (از معجم البلدان). زرکلی آرد: موسی بن طارق مکنی به ابوقره عالم به سنن و آثار، ثقه و امین است. عهده دار قضاء زادگاهش زبید شد و بارها از زبید به عدن، جند و لحج سفر کرد و در هر یک از آن دیار اصحابی یافت که همه از او روایت کنند و به صحابت او شهرت دارند. وی نافع قاری معروف را درک و از او اخذ علم کرد و در زبید بسال 203 هجری قمری وفات یافت. او را مصنفاتی چند است از آنجمله: کتاب ’سنن’ در یک مجلد و مشتمل بر چندین باب. ابن حجر گوید: من خود این کتاب را دیده ام، وی بجای ’حدثنا’ که متداول بین محدثان است گوید ’ذکر فلان’ و دارقطنی او را ازدلیل این کار (یعنی این مخالفت روش اهل حدیث) پرسیده و ابوقره در پاسخ گفته است: ’علت آن است که کتابهای من را آسیب رسیده بود، لذا از آن پس اسناد اخبار را بصراحت ذکر نمیکنم’. زبیدی کتابی نیز در فقه دارد که آنرا برطبق مذاهب مالک، ابوحنیفه، معمر و ابن جریح نوشته است. (از اعلام چ 2 ج 8 ص 273). در تاریخ ثغر عدن ص 259، تهذیب ج 10 ص 249 و طبقات جندی (نسخۀ خطی) نیز ترجمه زبیدی آمده. (از حاشیۀ اعلام ج 8 ص 273). رجوع به ابوقره شود
لغت نامه دهخدا